خلاصه مطالب:
انديس معدني كامو در 130كيلومتري شمال شرق اصفهان و 8كيلومتري شمال شرق روستاي كامو از توابع كاشان واقع شده است طي بررسيهاي انجام شده در اين منطقه كه به روشهاي ژئوشيميايي و بررسي هاله هاي دگر ساني صورت گرفته است، سه محدوده بي هنجاري مشخص و بر اساس اولويت جهت ادامه اكتشافات در مرحله نيمه تفصيلي پيشنهاد گرديده اس، موقعيت اين سه بي هنجاري بر روي نمودار سه بعدي مربوط به اين منطقه مشخص گرديده و با توجه به نتايج بدست آمده ژنركاني در بي هنجاري شماره 1 از نوع اسكارن آهن – مس و در بي هنجاري شماره 2 از نوع پورفيري مس و در بي هنجاري شماره 3 از نوع اسكارن پورفيري مس تشخيص داده شد.
پيش گفتار:
از لحاظ تقسيمات زمين شناسي محدوده معدني كامو روي كمربند آتشفشاني – ماگمائي اروميه – دختر واقع شده است كه تشكيلات رسوبي ژوراسيك با جنس استون، ماسه سنگ و شيل و نيز آهكهاي كرتاسه بيشترين گسترش را در اين بخش دارند اين مجموعه خود تحت تاثير توده هاي نفوذي و دايك هاي با تركيب گرانيت تا ديوريت قرار گرفته است ( بخش برناوجانثاري 1372).
پس از انجام مطالعات پي جوئي در منطقه كاشان توسط محققين قبلي ( كوثري و پارسي 1373) به حضور كاني سازي احتمالي از نوع پورفيري در اين بخش اشاره شده بود اما گروه اكتشافي قبل دلايل قانع كننده در مورد موقعيت، وسعت و ارزش كاني سازي در اين محدوده ارائه نداده است. به همين خاطر در اين مرحله سعي گرديد با استفاده از روشهاي كم هزينه و در عين حال مطمئن مانند مطالعات ژئو شيميائي شامل بررسي هاله هاي ژئو شيميائي ثانويه و اوليه و نيز بررسي هاله هاي دگر ساني ديدگاهي روشن در مورد كاني سازي در اين محدوده ارائه گردد كه اين مطالعات منجر به كشف سه محدوده بي هنجاري گرديده است و كاني سازي در اين محدوده از نوع پلي ژنتيك تشخيص داده شد.
بحث:
طي اين مطالعات ابتدا نقشه زمين شناسي و توپو گرافي منطقه در مقياس 1:5000 و در محدوده اي به وسعت 10 كيلومتر مربع تهيه گرديد. جهت بررسي هاله هاي ژئو شيميائي ثانويه برخي قسمت ها از هر 100 متر از رسوبات بستر آبراهه ها يك نمونه تهيه و پس از آماده سازي و تجزيه در آزمايشگاه آكادمي علوم مسكو به روش اسپكترومتري نشري،نتايج بدست آمده مورد پردازش آماري قرار گرفت و در پايان پس از تفسير نتايج بدست آمده دو محدوده بي هنجاري يعني دو بي هنجاري شماره 1و 2 مشخص گرديد.سپس با استفاده از نمونه هاي سنگ زمين شيميايي سطحي و نمونه هائي كه از هر 10 متر از مغزه هاي حفاري بدست آمده از دو گمانه شماره 1و 2 تهيه گرديد، هاله هاي اوليه ژئو شيميائي به منظور تعيين ميزان گسترش و نحوه كاني سازي در راستاي قائم و به سمت اطراف بر روي هر كدام از محدوده هاي بي هنجاري تعيين شده در مراحل قبل، مورد بررسي قرار گرفت براي اين منظور پس از تجزيه نمونه هاي تهيه شده و پس از انجام محاسبات آماري، جهت آشكار سازي هاله هاي اوليه ژئوشيميائي از هاله هاي مركب ضربي استفاده گرديد. در ضمن چون طبق شواهد صحرائي و مطالعات كاني شناسي، در جنوب شرقي اين انديس بوضوح شواهدي از كاني سازي مشاهده گرديد جهت بررسي هاله هاي اوليه ژئو شيميائي در اين بخش نيز بر روي مقطعي به طول تقريبي 2 كيلومتر و از هر 50 متر يك نمونه تهيه و مورد تجزيه قرار گرفت.
در ضمن حدود 250 مقطع صيقلي- نازك و نازك صيقلي جهت انجام مطالعات كاني شناسي و مينرالوگرافي به منظور بررسي هاله هاي دگر ساني تهيه و مورد مطالعه قرار گرفته است در اين راستا از مطالعات ژئو فيزيكي كه قبلا توسط كارشناسان سازمان زمين شناسي و اكتشافي كشور كه طبق روشهاي IPو RSو MGدر محدوده اي به وسعت ½ كيلومتر مربع صورت گرفته بود نيز استفاده گرديد و پس از بررسي و مقايسه نتايج بدست آمده طي روشهاي مختلف اكتشافي كه در بالا ذكر گرديد مناطق اميد بخش جهت ادامه اكتشافات و بر اساس اولويت در اين منطقه مشخص گرديده. نتايج بدست آمده طي اين مطالعات بطور خلاصه بر روي نمودار سه بعدي بي هنجاري با شماره هاي 1و 2و 3 كه موقعيت هر كدام بر روي نمودار سه بعدي نيز مشخص گرديده. تشخيص داده شد كه شرح مختصري در مورد هر كدام در زير ارائه مي گردد.
بي هنجاري شماره 1: مطالعه هاله هاي ژئو شيميائي ثانويه در اين محدوده نشانگر انطباق هاله هاي ژئو شيميائي ثانويه مربوط به عناصر مختلف بر يكديگر و در اطراف بخش اسكارن شماره 1 مي باشد كه اين هاله ها از گستردگي و شدت كمي نيز برخوردارند. مطالعات مينرالوگرافي نيز نشانگر تنوع و شدت كم كاني سازي كانيهاي مس مي باشد. مطالعه هاله هاي دگر ساني نيز نشانگر گسترش كم و زون بندي ضعيف در هاله هاي دگر ساني مي باشد.
بي هنجاري شماره 2: بررسي هاله هاي ژئو شيميائي ثانويه در اين بخش نشانگر زون بندي مشخص در قرار گيري بي هنجاري هاي مربوط به عناصر مختلف مي باشد براي مثال بي هنجاريهاي عناصر Zn-pbو Baبيشتر متمايل به شرق اين محدوده و تقريبا منطبق بر هم وبي هنجاري هاي عناصر Co,Niنيز متمايل به غرب اين محدوده و منطبق بر يكديگر مي باشند، در ضمن بي هنجاري هاي عنصر Cuنيز متمايل به غرب و بيشتر با بي هنجاري هاي ضعيف Niو Coانطباق دارد.
موقعيت قرار گيري بي هنجاري عنصر Cuبيشتر منطبق بر هاله دگر ساني پتاسيك بوده و بي هنجاري هاي عناصر zn-pbو Baنيز منطبق بر دگر ساني پروپليتيك است.
هاله هاي دگر ساني در اين بخش زون بندي خاصي از خود نشان مي دهند، بطوريكه در مركز محدوده اين بي هنجاري و به سمت عمق دگر ساني پتاسيك قرار گرفته و به سمت اطراف دگر ساني پروپليتيك گسترش يافته است كه دگر ساني نوع آرژيليك در چند بخش بين اين دو نوع هاله دگر ساني مشاهده مي گردد( نمودار سه بعدي)، انواع ديگر دگر ساني در اين بخش يا مشاهده نگرديده يا اينكه از شدت بسيار كمي برخوردار بوده اند. در ضمن سنگ ميزبان اصلي در اين بخش سيلت استون- ماسه سنگ و شيل ژوراسيك مي باشد كه تحت تاثير توده هاي نفوذي با تركيب گرانوديوريت قرار گرفته است.
بي هنجاري شماره 3: اين بي هنجاري در بخش جنوب شرقي انديس كامو قرار گرفته، اين بخش از لحاظ گستردگي و نوع هاله هاي دگرساني و جنس توده هاي نفوذي شباهت زيادي با بي هنجاري شماره 2 دارد ولي شدت بيشتر كاني سازي مخصوصا بيشتر بي هنجاري عنصر مس در اين بخش و نيز حضور سنگ ميزبان مناسب تر يعني آهك كرتاسه در بخش غربي اين بي هنجاري و كاني سازي نوع اسكارن از تفاوت هاي عمده آن دو مي باشد.
نتيجه گيري:
بطور كلي باتوجه به مطالعات ژئوشيميايي – كاني شناسي و نيز با استفاده از مطالعات ژئوفيزيكي كه قبلا در اين منطقه انجام گرفته است و نيز با بررسي پديده هاي ديگر زمين شناسي منشاء كاني سازي احتمالي در بي هنجاري شماره 1 اسكارن آهن –مس و در بي هنجاري شماره 2 پورفيري مس و در بي هنجاري شماره 3 اسكارن پورفيري مس تشخيص داده شد كه بطور مشخص نتايج بدست آمده نشانگر قديميتر بودن كاني سازي در بي هنجاري شمار 1 نسبت به دو بي هنجاري ديگر و نيز عملكرد شديدتر فرسايش در اين قسمت مي باشد. در ضمن با توحه به مطالعات انجام شده ثابت گرديد كه كاني سازي در اين انديس عمدتا از شكستگي ها و حاشيه دايك هائي باروند شمال شرق- جنوب غرب تبعيت مي نمايد ( كه اين امر نشانگر عملكرد يك فاز كششي قبل از كاني سازي و در راستاي شمال غرب- جنوب شرق مي باشد). كاني سازي در بي هنجاري شماره 2 نيز از اين نظر در جايگاه دوم قرار مي گيرد ولي در بي هنجاري شماره 1 كه قبلا تمامي مطالعات به اين بخش متمركز گرديده بود از لحاظ اقتصادي ارزش چنداني نداشته و ادامه اكتشافات بر روي اين بخش در حال حاضر توصيه نمي شود.
منابع:
1- برنا، بهروز و جان نثاري، محمد رضا، (1372)، طرح اكتشاف سيستماتيك موضوعي، گزارش عمليات اكتشاف چكشي و متالوژني در ورقة 000/100 :1 كاشان
2- كوثري، سليمان و پارسي، پيمان (1373)، مطالعه و ارزيابي انديس هاي معدني (انديس معدني دره كامو – كاشان – الگوي مطالعاتي) – مجله علوم زمين – شماره 13
3- محمدي جو آبادي – هوشنگ (1372)، مطالعات ژئوفيزيكي بر روي انديس معدني كاموكاشان در مقياس 2000 :1 – سازمان زمين شناسي كشور