جنبههای فنی چالزنی و انفجار در معدنکاری
تاکنون بخش عمدهای از سنگهای حفاری شده در معدنکاری در سراسر جهان با چالزنی و انفجار شکسته میشود. یه طوریکه میتوان معدنکاری را بزرگترین مصرف کننده مواد منفجره معدنی دانست. مواد منفجره معدنی موادی هستند که منفجر میشوند و موج ضربهای شدید و حجم زیادی گاز تولید میکنند که در چال حبس شده به سرعت منبسط میشوند، وارد شکافهای کوچک موجود در سنگ شده و ترکهای جدیدی برای شکستن سنگ ایجاد میکنند.
مواد منفجرهای که برای شکستن سنگ مورد استفاده قرار میگیرد در مجموع مواد منفجره شکستگی نامیده میشود. این آنها را از لوازم جانبی متمایز میسازد که در مجموع چاشنیها و سایر مواردی را شامل میشود که برای شروع انفجار به صورت کنترل شده مورد استفاده قرار میگیرد.
باروت (یا پودر سیاه) اولین نسل از مواد منفجره بود که در همه موارد کاربرد داشت. باروت محصولی کم مصرف است که هنوز در موقعیتهای تخصصی مانند تولید سنگها در ابعاد مختلف استفاده میشود. در اوایل قرن بیستم، آلفرد نوبل مواد منفجره مبتنی بر نیترو گلیسیرین (NG) را معرفی کرد که حدود هشت دهه در معادن رایج بود. این مواد شامل دینامیت، دیناژل و ژلیگنیت بود که با قدرتهای مختلف ارائه میشدند.
به رغم ذخیرهسازی در شرایط بسیار سختگیرانه، محصولات NG ذاتاً ناپایدار و خطرناکاند، به ویژه با افزایش عمر یا قرار گرفتن در معرض آفتاب و گرما. NG تقریباً به طور کامل با محصولات نسل مدرن، واترگل و امولسیون جایگزین شده است. نسل بعدی حاوی میکروبالونها، کرههای کوچک شیشهای یا پلاستیکی است که اکسیژن را در اختلاط به دام میاندازد و باعث حساسیت محصول میشود.
این محصول معمولاً مانند تولیدات NG کارتریج میشوند. امولسیونها یا دوغابها مواد منفجره قابل پمپاژِ حاوی نیترات آمونیوم هستند که با سوخت حساس شده و در معادن زیرزمینی و سطحی به داخل حفرهها پمپاژ میشوند، اگرچه گاهی اوقات در کارتریجها نیز استفاده میشوند. در عملیات مدرن، این مواد اغلب فقط هنگامی که در یک حفره خرجگذاری میشوند حساس شده و پیش از آن قابل انفجار نیستند.
پرکاربردترین ماده منفجره در معادن سطح جهان، روغن مازوت نیترات آمونیوم (ANFO) است که نیترات آمونیوم با سوخت مخلوط شده است. این ماده منفجره اقتصادی بوده و تولید، حمل و نگهداری آن نیز آسان است. معمولاً با 6 درصد دیزل به عنوان عامل اکسیدکننده مخلوط میشود. وقتی آن را ANFO یا گاهی مواد منفجره سوخت (ANFEX) و به ندرت عامل انفجار نیترات آمونیوم (ANBA) بنامند، اغلب یک رنگ به آن اضافه میشود تا بازرسی بصری آسان برای مخلوط کردن ANFO انجام شود. برای استفاده در چالهای با قطر متوسط (75-250 میلیمتر) در شرایط خشک مناسب است و مقاومت کمی در برابر آب دارد.
ویژگیهای ایدهآل در انتخاب مواد منفجره شکستگی قدرت اندازهگیری شده بر اساس استانداردهای مختلف؛ چگالی، حساسیت به شروع، مقاومت در برابر آب و سرعت انفجار (VOD) که سرعت انتشار انفجار در امتداد یک چال است را شامل میشود. این ویژگی نقش اساسی در عملکرد مواد منفجره ایفا میکند. تحت شرایط ایدهآل،ANFO دارای VOD حدود 400.4 متر بر ثانیه است.
سیستمهای آغازین نیز در طول زمان تکامل یافتهاند. سالهاست که مواد منفجره توسط فیوز و سیم جرقهزنی که دارای محدوده سرعت سوزش هستند، ایجاد میشود و به معدنچیان اجازه میدهد تا توالی انفجار بارهای مجزا را هر چند با دقت بسیار کم زمانبندی کنند. فیوز با یک چاشنی در یک سر آن، فیوز درپوشدار نامیده میشود. هر دو فیوز و سیم جرقهزن میتوانند زیر آب بسوزند.
در حال حاضر سالهاست که انواع مختلف چاشنیهای برقی فوری و تاخیری تا به امروز مورد استفاده قرار گرفته است. این چاشنیها ممکن است با جریان الکتریکی از دستگاههای پیچیده آتش زنه اصلی یا از دستگاههای کوچک قابل حمل به نام شات منفجرکننده آغاز شوند. آنها از نظر ظرفیت، یعنی تعداد چاشنیهایی که قادر به راهاندازی هستند، متفاوتاند. ترکیبات مختلفی از مدارهای آتش سری و موازی استفاده میشود.
به دلایل ایمنی و کارایی، روش مدرنِ ترجیح داده شده برای شروع انفجارها توسط ستون شوک، چاشنیهای غیر الکتریکی است که میتواند زمانبندی بسیار دقیقی داشته باشد، اگرچه خود آنها معمولاً توسط یک چاشنی برقی منفجر میشوند.
فتیله انفجاری یک لوله قوی، محکم و کشیده از مواد منفجره با روکش پلاستیک است که در چالهای انفجار مواد منفجرهی شکسته تغذیه میشود. میتوان آن را بدون از بین رفتن اثر در آب غوطهور ساخت. راهاندازی آن باید توسط یک چاشنی (برق، فیوز درپوشدار یا لوله شوک) انجام شود. در برخی از کاربردها که انرژی کمی مورد نیاز است، به تنهایی و بدون مواد منفجره دیگر استفاده میشود. سیم انفجار به طور معمول دارای VOD حدود 7000 متر بر ثانیه است.
در بسیاری از موارد، یک چاشنی برای اطمینان از انفجار مؤثر مواد منفجره در یک چال کافی نیست. پرایمر یک فشنگ از مادهای منفجره با انرژی بالاست که یک چاشنی در آن قرار داده شده است که باعث شروع انفجار یک ستون مواد منفجره در یک چال میشود. ممکن است از تقویت کنندهها استفاده شود، یک یا چند کارتریج اضافی با انرژی بالا در فواصل چال برای افزایش VOD در آینده قرار داده شود.
به منظور مهار انرژی مواد منفجره در یک چال، گاهی اوقات از خاکچپانی یا گلگذاری استفاده میشود، یعنی یک مسدودکننده از مواد بی اثر مانند ماسه یا گل نزدیک دهانه چال قرار میگیرد. دکینگ عبارت است از قرار دادن شمعهای مواد بی اثر در فواصل زمانی برای محدود ساختن غلظت انرژی یک چال.
چالزنی
بیشتر انفجارها در معادن شامل خرجگذاری مواد منفجره در چالهای ایجاد شده در سنگ است. به ورودی یا دهانه چال حفرشده، دهانه چال و انتهای آن پاشنه گفته میشود. چالزنی هنوز در برخی موارد، در بخش ASM، با دست و با استفاده از چکش و اسکنه انجام میشود. این کار به وضوح خسته کننده و کند است، به ویژه در شرایط استخراج سنگهای سخت. طول چالهای دستی به ندرت از 400 میلی متر بیشتر میشود.
اکثر چالزنیها توسط دریلهای مکانیکی انجام میشود که ضربهای دوار هستند و از حفاری دستی تقلید میکنند که در آن اسکنه با چکش زده شده و در چال چرخانده میشود.
مته چکشی ماشینهای دستی با نیروی هوای فشرده هستند که معمولاً توسط دو نفر از افراد اداره میشوند. دستگاه معمولاً بر روی یک پایه هوای فشرده که یک پایه پنوماتیک است برای کمک به نگه داشتن دستگاه نصب میشود. آب از طریق دستگاه و طول مته فولادی مته و در سرمته خارج میشود، هم برای خنک شدن سرمته و مهمتر از همه، برای فرونشاندن گرد و غبار. مته چکشیها معمولاً برای حفر چالهایی به طول 3 متر در مراحل توسعه و توقف استفاده میشود. دور توسعه با مته چکش معمولاً 2 متر است.
متههای زغال سنگ یا اوگرهای الکتریکی گاهی اوقات به جای مته چکشی در معدن زغال سنگ یا در سنگ نرم استفاده میشوند. این متهها ماشینهای الکتریکی و چرخشی با فولاد مارپیچ هستند و حفاری با آن به صورت خشک انجام میشود.
دریفترها شبیه مته چکشها هستند اما روی میلهها نصب شدهاند و از میلههای کششی به طول حدود 1 متر استفاده میکنند که در حین حفاری چالها به هم متصل میشوند. انواع مختلف سرمته در قسمت جلویی رشته حفاری نصب شده است. این ماشینها اجازه میدهند تا یک چال با طول 30 متر ایجاد شود و در توسعه حفاریهای بزرگ مورد استفاده قرار میگیرد. با این حال، چالها اغلب به طور قابل ملاحظهای از جهت حفاری اولیه منحرف میشوند و در چالهایی به طول بیش از 20 متر، دقت آن مشکوک است.
قطر چال برای همه موارد فوق از حدود 20 تا 42 میلیمتر متغیر است.
دکلهای متحرک الکترو هیدرولیک در توسعه و حفاری استفاده میشود. طول تونلها معمولاً 4-6 متر است در حالی که چالهای حفاری ممکن است تا 40 متر حفر شوند و قطر چالها تا حدود 80 میلیمتر متغیر است. این ماشینها ممکن است تک، دویا چند بوم باشند که به تعداد دستگاههای حفاری اشاره میکند و خود از طریق گازوئیل یا برق به حرکت در میآیند. این ماشینها بسیار کارآمد هستند و قادرند چالهای زیادی را در یک شیفت ایجاد کنند.
حفاری با دریفترها و دکلهای الکترو هیدرولیکی را حفاری چالهای بلند میگویند.
در معادن سطحی کوچک از جمله معادن سنگ ساختمانی، معمولاً از مته چکشها استفاده میشود، اما در معادن بزرگتر و معدنهای روباز، انواع مختلف دکلهای مکانیزه استفاده میشود که چالهایی به قطر 350 میلیمتر و طول 60 متر ایجاد میکنند.
انفجار
انفجار در معدن به طور کلی در دو مرحله، انفجار اولیه و انفجار ثانویه رخ میدهد.
انفجار اولیه فعالیتی است که در آن سنگهای درجا در حین پیشروی و حفاری و در معدنکاری سطحی با حفر چال در سنگ، خرجگذاری آنها با مواد منفجره و منفجر شدن چالها به ترتیب برنامهریزی شده شکسته میشوند.
اهداف اصلی فنی انفجار اولیه عبارتند از:
- برای حفاری حجم برنامهریزی شده سنگ از محدودههای تعیین شده
- برای دستیابی به خردایش قابل قبول، یعنی حداکثر و متوسط اندازه ذرات سنگ شکسته، بدون گرد و غبار زیاد یا ریزگرد؛ و
- برای جلوگیری از پراکندگی سنگ شکسته، دستیابی به یک توده مرتب از سنگ که بارگیری و حذف آن آسان است.
جلوگیری از شکستگی، یعنی شکستن سنگ در خارج از مرزهای برنامهریزی شده، به ویژه در تونلسازی به منظور ایجاد حفاریهای منظم و پایدار و جلوگیری از آسیب رساندن به سنگ در خارج از حفاری که ممکن است خطرات ایمنی را ایجاد کند یا نیاز به نگهداری پر هزینه داشته باشد. در معادن روباز و حفاری، انفجار کنترل شده برای کنترل عیار بسیار مهم است، از رقیق شدن با سنگ معدن یا باطله با عیار پایین نامطلوب جلوگیری میشود.
تکه تکه شدن و کنترل توده سنگ شکسته برای حداکثر کارایی در پاکسازی محیط و به حداقل رساندن خستگی کارگران و استهلاک تجهیزات مطلوب است. معادن به دنبال دستیابی به چنین اهداف اقتصادی و آسودگی خیال هستند. میتوان با استفاده از مواد منفجره زیاد، شکستگی، یعنی اندازه ذرات کوچکتر را با هزینه زیاد بهبود بخشید.
طراحی و برنامهریزی چالزنی و انفجار
طراحی چالزنی و انفجار بخش مهمی از برنامهریزی و مدیریت معدنکاری است که تأثیر عمدهای بر ایمنی و کارایی آن دارد. معدنچیان ماهر در این مهارتها به خوبی آموزش دیدهاند. محاسبه چگالی بار (کیلوگرم مواد منفجره در متر مکعب یا هر تن سنگ) برای کاربردهای مختلف، انواع سنگ و مواد منفجره امکانپذیر است) اما در عمل، تجربه عملی منجر به مهارت در طراحی الگوهای چالزنی و خرج برای شرایط مختلف میشود.
مهمترین اصل در انفجار اولیه سنگ نیاز به سطح آزاد است. چالی که در وسط یک توده سنگ بزرگ حفر و خرجگذاری شده و منفجر میشود، مانند لوله تفنگ عمل میکند و هیچ سنگی را نمیشکند. به منظور شکستن سنگ، بار انفجاری باید تا حد امکان به موازات سطح آزاد قرار گیرد و به اندازهای نزدیک باشد که انرژی آن بتواند سنگ بین آن را بشکند. فاصله بین یک چال و سطح آزاد را روباره یا بِردِن (Burden) و فاصله بین چالهای مجاور در یک ردیف را اسپسینگ (Spacing) مینامند.
در استخراج سطحی، سکوها سطوح آزاد ایجاد میکنند و چالها در الگوهای مربوط به این صفحه ایجاد میشوند. در حفاری زیرزمینی، همان اصل اعمال میشود و حفظ سطح آزاد نسبتاً آسان است. به طور کلی، چال ها به موازات یکدیگر حفر میشوند.
زمان انفجارها به دو دلیل مهم است:
- محدود ساختن مقدار انرژی آزاد شده در هر نقطه از زمان، برای جلوگیری از صدمه به سنگ یا تأسیسات اطراف
- اطمینان حاصل کنند که چالها با یک ترتیب برنامهریزی شده منفجر میشوند، به طوری که هر چال پی در پی دارای سطح آزاد با بِردِن مناسب است.
بنابراین چاشنیهای تاخیری الکتریکی و واحدهای لوله شوک با دورههای مختلف تاخیر شمارهگذاری میشوند که بر حسب میلیثانیه اندازهگیری میشوند، به عنوان مثال. 25 میلی ثانیه = 0/025 ثانیه که برای زمان انفجار حفرههای مجزا در توالی مورد نظر قابل استفادهاند.
دورههای تاخیری سطحی چاشنیهای الکتریکی در معرض پراکندگی هستند، یعنی تغییرات نسبتاً زیادی که میتواند منجر به آتش شدن خارج از ترتیب شود. تاخیر لوله شوک بسیار دقیقتر است. علاوه بر این، از لولههای شوک میتوان برای شروع یکدیگر استفاده کرد، بنابراین میتوان آنها را به ترتیب به یکدیگر متصل کرد تا تعداد بینهایت تاخیرهای مختلف ایجاد شود.
بسیاری از واحدها دارای تاخیرهای کوتاه مدت متغیر در خارج از چال هستند، جایی که واحد متصل است، که زمان را مشخص میکند و تاخیر دورهای یکنواخت و طولانی مدت ایجاد میکند، به عنوان مثال. 250 میلیثانیه داخل چال، به طوری که همه واحدها پیش از خارج شدن اولین چال «روشن» میشوند و خطر قطع شدن را محدود میکند، یعنی چالهایی که منفجر نمیشوند زیرا ستون شوک پیش از راهاندازی قطع شده است.
در حفاریهای بزرگ اغلب امکان ایجاد چالههای موازی وجود ندارد. حفر چالزنی شعاعی یک الگوی بیضوی از چالهای طولانی از یک نقطه در یک تونل است که مساحت وسیعی را پوشش میدهد. حلقهها ممکن است به ارتفاع 60 متر و عرض 30 متر باشند که برای همپوشانی چیده شدهاند. بسته به قطر چال، روباره ممکن است 5.1 تا 4 متر باشد. سطح شکسته یا سطح آزاد ابتدا با حفاری یک شکاف، معمولاً با حفر چالهای موازی و انفجار آن به گونهای ایجاد میشود که گویی قطعهای را از داخل یک نان بیرون آوردهاید. چالهای شعاعی بعداً مانند یک تکه نان در یک یا دو طرف شکاف منفجر میشوند.
طرح زیر نشان میدهد که چگونه در چالهای شعاعی خرجگذاری، برای جلوگیری از چگالی بیش از حد مواد منفجره نزدیک تونل، به گلگذاری نیاز است.
در توسعه، چالهایی در سطح صاف تونل موازی با جهت تونل ایجاد میشود. بنابراین هیچ سطح طبیعی آزاد شکستگی وجود ندارد. از شکلهای مختلف چال برای غلبه بر این مشکل استفاده میشود که رایجترین نوع آن برش موازی است. الگوی چال با فاصله نزدیک در یک نقطه مناسب در نزدیکی مرکز سطح جبهه کار ایجاد میشود که معمولاً از پنج تا نه چال بسته به ابعاد تونل تشکیل میشود.
در برش موازی، چال مرکزی بدون خرج باقی میماند و به عنوان یک سطح آزاد برای چالهای زده شده در نزدیکی آن عمل میکند که برای منفجر شدن، ابتدا زمانبندی شده است. یک مغزه استوانهای از سنگ از جبهه کار منفجر میشود و چالهای باقیمانده که تقریباً به صورت متمرکز در اطراف آن قرار گرفتهاند، به ترتیب شروع به انفجار میکنند و شکل مورد نظر تونل ایجاد میشود.
چال مرکزی بدون بار که «چال هوا “air hole”» نامیده میشود، گاهی اوقات باز میشود، یعنی به قطر بزرگتر چالزنی میشود. slyping فرآیند چالزنی و انفجار برای بزرگ کردن حفاری موجود است.
معادن زیرزمینی معمولاً دارای یک زمان انفجار اولیه تعیین شده در روز هستند، زمانی که انفجار اولیه هم در شروع (ایجاد انفجار) و هم در پایان (مرحله اخر همان توقف) انجام میشود. این کار اغلب از یک نقطه مرکزی که ممکن است در سطح باشد انجام میشود. مناطقی در معدن که تحت انفجار اولیه قرار میگیرند، با یک روش رسمی که ورود مجدد آنها به محل کار را نیز کنترل میکند، از همه پرسنل خالی میشود. انفجارهای سنگی ممکن است شامل انفجار چند تُن مواد منفجره قوی باشد.
انفجار ثانویه
گاهی اوقات، در روشهای استخراج زیرزمینی تخریبی و معادن روباز، حتی زمانی که خردایش مناسب است، ممکن است چند تخته سنگ بیش از حد بزرگ بین چالهای حفرشده ایجاد شود. در روشهای تخریبی معمول است که سنگهای بزرگ به مقطعه تخلیه گزارش شوند. گاهی اوقات، سنگ معدن یا باطله در یک گذرگاه ممکن است متوقف شود، یعنی از هم جدا شده و از مسیر خارج شود.
در چنین مواردی، انفجار ثانویه یکی از تکنیکهایی است که برای مقابله با این مشکل استفاده میشود. در برخی از کاربردها ممکن است از تجهیزات مکانیکی به جای آن استفاده شود. انفجار ثانویه شامل قرار دادن خرجهای کوچک روی منطقه تحت تاثیر و منفجر شدن آنها پس از پاکسازی نواحی مجاور است. این ممکن است به طور تصادفی در طول شیفت و نه در زمان از پیش تعیین شده انجام شود، بنابراین شنیدن انفجارها در هر زمان در یک معدن زیرزمینی معمول است.
خرجهای روی تخته سنگها ممکن است خرجهای شکلدار باشند که معمولاً مخروطی بوده و دارای ویژگیهای شکستگی زیاد هستند. برای از بین بردن سنگهای آویزان ممکن است از بمب استفاده شود، یعنی با استفاده از بستههای کوچک مواد منفجره که به یک تیر بلند بسته شدهاند. گاهی اوقات ممکن است سنگهای بزرگ استخراج شده و برای انفجار ثانویه خرجگذاری شوند. حفاری روی سنگهایی که قبلاً یک بار چالزنی و انفجار شده است همیشه خطرناک است و باید اقدامات احتیاطی ویژه انجام شود.
خداقوت ب شما عزیزان🌹