از دور علم (هنر و گستره) جمعآوري اطلاعات درباره سطح زمين است بدون اينكه هيچگونه تماسي با زمين داشته باشيم كه با ثبت و سنجش انرژي انعكاس و انتشار يافته صورت گرفته و اين اطلاعات مورد پردازش، آناليز و استفاده قرار ميگيرد.
فرآيند سنجش از دور از تأثيرات تشعشات (امواج) باسطح زمين مورد نظر ، استفاده ميكند مثالي كه ميتوانيم براي درك بهتر موضوع بياوريم استفاده از سيستم تصوير سازي است كه با هفت اصل زير درگير است. (اگرچه سنجش از دور همچنين با سنجش انرژي منتشر شده و استفاده از سنجيدههاي غير تصوير سازي نيز سركار دارد)
+ منبع انرژي با شدت روشنائي (A): اولين نياز سنجش از دور داشتن يك منبع انرژي است كه انرژي الكترو مغناطيس را بسمت سطح (هدف) مورد نظر ميتاباند.
+ تشعشعات و اتمسفر (B): هنگامي كه انرژي (امواج) الكترو مغناطيس از منبع بسمت سطح زمين گسيل ميشوند با اتسمفر مسير حركت خود در تماس و تقابل است البته اين تقابل در هنگام ارسال انرژي (امواج) از سطح زمين به سمت سنجنده نيز ممكن است
رخ دهد.
+ اثر متقابل در برخورد با سطح زمين : وقتي انرژي به سمت سطح زمين (هدف) از ميان جو ارسال ميشود اثر متقابل ايندو بر همديگر بستگي به مشخصات سطح زمين و تشعشعات دارد.
+ ثبت انرژي بوسيله سنجنده (D): پس از اينكه انرژي بوسيله زمين پراكنده و منعكس گرديد ما به يك سنجندهاي كه امواج تشعشعات الكترو مغناطيس را جمعآوري و ثبت نمايد نياز داريم.
+ ارسال، دريافت و پردازش (E): امواج انرژي ثبت شده بوسيله سنجنده اغلب به فرم الكترونيكي به سطح زمين ارسال ميگردد و در مرحله دريافت و پردازش اين دادههاي الكترونيكي به تصوير (كپي سخت يا رقومي) تبديل ميگردد.
+ تفسير و آناليز (F): تصوير پردازش شده بصورت بصري يا رقومي و يا الكترونيكي تفسير ميشود تا اطلاعات سطح زمين استخراج گردد.
+ كاربرد (G): آخرين جزء از مراحل سنجش از دور استفاده از اطلاعات است كه اين اطلاعات از تصوير سطح زمين بمنظور درك بهتر آن استخراج ميگردد.
دستيابي به اطلاعات جديد و حل يكسري از مشكلات به ما كمك ميكند اين هفت اصل مراحل سنجش از دور از هنگام شروع تا پايان را شامل ميشود.
◄ تشعشعات (امواج) الكترو مغناطيس:
اولين نياز سنجش از دور داشتن منبع نور (انرژي) براي تابيدن به سطح زمين است كه اين انرژي را امواج الكترومغناطيس ميشناسيم.
كليه امواج الكترو مغناطيس داراي مشخصات و رفتار پايهاي هستند كه قابل پيش بيني بوسيله تئوري اوليه امواج هستند. امواج الكترو مغناطيس شامل يك ميدان الكتريكي (E) (مقدار آن در جهت عمود بر جهتي كه نور گسيل ميشود متفاوت است) و يك ميدان مغناطيسي (نسبت به ميدان مغناطيسي بصورت right angle توجيه شده است) ميباشد كه سرعت سير در هر دو اين ميدانها برابر با سرعت نور ( C ) ميباشد. دو مشخصه امواج الكترو مغناطيسي كه براي درك بهتر سنجش از دور داراي اهميت هستند عبارتند از طول موج و فركانس .
طول موج برابر با مقدار طولي است كه موج در يك نوسان طي مي كند كه آن را ميتوان بعنوان مسافتي ما بين دو ماكزيمم ( خط رأس ) انحراف نوساني اندازه گرفت . طول موج را با نشان مي دهند و واحد اندازهگيري آن متر (m ) و در بعضي مواقع نانومتر يا ميكرومتر يا سانتيمتر مي باشد. فركانس تعداد نوساناتي كه يك موج از يك نقطه ثابت در يك واحد زماني عبور مي كند و معمولاً واحد اندازهگيري آن هرتز (Hz) معادل يك نوسان در ثانيه است .
فركانس با طول موج نسبت معكوسي دارد كه با كوتاهتر شدن طول موج فركانس بزرگتر مي شود و بالعكس . دو مشخصه طول موج و فركانس امواج الكترومغناطيس براي درك اطلاعاتي كه بايد از دادههاي سنجش از دور استخراج شود نقش تعيين كننده اي دارد.
◄ طيف الكترومغناطيس:
دامنه طيفي امواج الكترومغناطيس از طول موجهاي كوتاهتر( شامل اشعههاي گاما و x ) تا طول موجهاي طولاني تر (شامل امواج ماكروويو، تلويزيوني و راديوئي ) مي باشد. چندين سطح از طيف امواج الكترومغناطيس در سنجش از دور داراي اهميت هستند. امواج نوراني كه توسط چشم انسان قابل تشخيص هستند بخشي از طيفهاي مرئي بشمار مي آيند. تشخيص اينكه بخش كوچك امواج مرئي با مابقي طيفها در ارتباط هستند داراي اهميت است . مقادير زيادي امواج در اطراف ما وجود دارد كه بوسيله چشم انسان قابل رؤيت نيستند اما بوسيله تجهيزات سنجش از دور قابل تشخيص و استفاده هستند. امواج مرئي داراي دامنه طول موج 0.4-0.7 ميكرومتر است و موج قرمز داراي طول موج بلند تر و موج بنفش داراي طول موج كوتاهتر است .
طول موجهائي بخصوص رنگي كه ما بعنوان بخشي از امواج مرئي طيفي ميتوانيم مشاهده كنيم به شرح ذيل مي باشند و مهم است كه بدانيد كه اين طول موجها تنها بخشي از طيفهائي است كه بوسيله خاصيت رنگي بودن آنها را مي شناسيم .
رنگ |
طول موج(ميکرومتر) |
بنفش | 0.446-0.4 |
آبــي | 0.500-0.446 |
سبز | 0.578-0.500 |
زرد | 0.592-0.578 |
نارنجي | 0.7-0.620 |
آبي، سبز و قرمز رنگهاي اوليه هستند چون از دو رنگ اوليه ديگري توليدنميشوند و درعوض با تركيب اين سه رنگ رنگهاي ديگري بوجود ميآيد،اگر چه ما نور خورشيد را بعنوان يك رنگ پوششي وهموژن ميشناسيم اما آن از طول موجهاي مختلفي امواج ماوراء بنفش و نوراني و مرئي و مادون قرمز تشكيل شده است . كه بخش نوراني مرئي از امواج را ميتوان بوسيله منشور به تركيب رنگهاي تشكيل دهنده تفكيك نمود.
وبخش ديگري از طيف كه مورد نظر است مادون قرمز (IR) است كه داراي طول موج
0.7 – 100 ميكرومتر است . امواج مادون قرمز را ميتوان به طبقات پايهاي تر بر اساس خواص موج مادون قرمز منعكس شده و مادون قرمز گرمائي ( ترمال ) انتشار يافته تقسيم نمود.
امواج IR انعكاسي براي مقاصد سنجش از دور كه درعمل شبيه امواج بخش نوراني هستند قابل استفاده است امواج IR انعكاسي طول موج 0.7 – 3.0 ميكرومتر را در بر مي گيرد و در حاليكه امواج IR گرمائي كاملاً از امواج نوراني مرئي و IR انعكاسي متفاوت هستند و اين انرژي ضروري ترين موجي است كه از سطح زمين منتشر مي شود.
◄ اثر متقابل جو ( اتمسفر) بر روي امواج:
موج قبل از اينكه به سطح زمين برسد از اتمسفر زمين عبور مي كند، ذرات و گازها بر روي امواج تاثير ميگذارند اين تاثير بدليل مكانيسم پراكندگي (Scattering) و جذب (absorbtion) مي باشد.
پراكندگي موقعي رخ مي دهد كه ذرات و مولكولهاي بزرگ گازها با امواج برخورد نمايند كه در اين حالت موج از مسير اوليه خود منحرف ميگردد. مقدار پراكندگي به چند فاكتور بستگي دارد شامل طول موج، فراواني ذرات ، گازها و مسافتي كه موج از ميان اتمسفر عبور كرده است اما در جذب امواج ، مولكولهاي اتمسفر انرژي طول موجهاي مختلف را جذب مي كند.
ازن، دي اكسيد كربن و بخارات آب عامل مهم جذب امواج هستند. ازن امواج ماوراء بنفش مضر نور خورشيد را جذب مي كند. بدون اين لايه محافظ دراتمسفر پوست بدن ما در مواجه با نورخورشيد دچار سوختگي مي گردد. مطلعيم كه دي اكسيد كربن منسوب به گازهاي گياهان است. بخاطر همين امواج مادون قرمز طيفي به شدت توسط اين گاز جذب مي شود. بخار آب امواج مادون قرمز باطول موجهاي بلند و امواج ماكروويو كوتاه را جذب مي كنند . وجود بخار در بخش پائيني اتمسفري ازمكاني به مكان ديگر و در زمانهاي مختلف سال بصورت گسترده اي متغيير است . براي مثال مقدارهواي بالاي بيابان بايد مقدار كمي بخار آب براي جذب انرژي داشته باشد در حاليكه در نواحي گرمسيري استوائي ما تمركز بيشتري از بخارات آب را خواهيم داشت .
بخاطر اين جذب انرژي امواج الكترومغناطيس توسط گازها در سطوح بسيار ويژه طيفي براي مقاصد سنجش از دوري كه ما مد نظرمان است تاثير گذار ميباشد. اين مناطق طيفي مكرراً بوسيله جذب اتمسفري تحت تاثير قرار نميگيرند و براي مقاصد سنجش از دور مفيد هستند به پنجرههاي اتمسفري نامگذاري شدهاند.
با مقايسه مشخصات دو منبع موجي / انرژي اغلب يكسان ( زمين و خورشيد) به همراه پنجرههاي اتمسفري كه براي ما در دسترس است ما مي توانيم آن طول موج را مشخص نمود و همچنين آنرا براي استفاده موثرتر از سنجش از دور بكار بست .
◄ اثر متقابل امواج و سطح زمين:
امواجي كه توسط اتمسفرجذب يا پراكنده نشدهاند مي تواند به سطح زمين رسيده و با آن برخورد نمايد . سه نوع اثر متقابل وقتي كه امواج به سطح زمين برخورد ميكنند وجود دارد جذب (A) انتقال(T) وانعكاس (R) و خواص هر يك به طول موج انرژي و جنس مواد و شرايط عارضه بستگي دارد.
جذب (A) هنگامي رخ مي دهد كه انرژي ( امواج ) بوسيله سطح زمين جذب مي شود و انتقال (T) موقعي رخ مي دهد كه موج از سطح زمين عبور مينمايد . انعكاس (R) موقعي رخ مي دهد كه امواج با سطح زمين برخورد و درمسير جديدي به سمت فضا بر ميگردد. در سنجش از دور اندازهگيري امواج انعكاس يافته از سطح زمين مورد نظر است ، ما اشاره به دو نوع انعكاس داريم كه دو راه كاملاً مجزائي نشان مي دهد كه در آن انرژي از سطح زمين منعكس مي شود: انعكاس مستقيم و انعكاس پخش شونده وقتي كه سطحي صاف و هموار است ما انعكاس مستقيم شبيه آينه خواهيم داشت كه تمام انرژي از روي سطح مورد نظر در يك جهت منعكس ميشود. انعكاس پخش شونده هنگامي رخ مي دهد كه سطح زمين خشن و صخرهاي بوده و انرژي ( امواج) بصورت غير پوششي در تمام جهات منعكس ميگردد . غالب عوارض سطح زمين مابين انعكاس دهنده مستقيم و پخش شونده قرار ميگيرند و به پستي و بلندي سطح زمين در مقايسه با طول موج امواج گسيل شده بستگي دارد.
اگر طول موج كوتاهتر از پستي بلندي سطح زمين يا ابعاد ذرات باشد انعكاس پخش را براي سطح موردنظر بوجود مي آيد براي مثال ماسههاي دانه ريز بنظر كاملاً هموار و صاف نسبت به طول موج بلند ماكروويو باشند در حاليكه براي طول موج امواج نوراني مرئي كاملاً سطحي خشن و ناهموار است .
اجازه بدهيد تحقيق و بررسي اي در خصوص سري كامل سطح زمين و اينكه انرژي ( امواج) نوري مرئي و مادون قرمز (IR) در مواجه با آنها چه تاثير متقابل ميپذيرند انجام دهيم .
+ گياهان ( برگها): تركيبات شيميايي برگها كلروفيل ناميده مي شوند كه طول موجهاي قرمز و آبي را كاملاً جذب مي نمايند ولي طول موج نور سبز را منعكس ميكنند . گياهان بنظر در تابستان سبزتر ميآيند موقعي است كه كلروفيل آنها بيشترين مقدار است در پائيز گياهان كمترين مقدار كلروفيل را دارا بوده بنابراين كمترين مقدار جذب و به نسبت بيشتر مقدار انعكاس طول موج قرمز را خواهيم داشت كه دراين فصل گياهان و برگها قرمز يا زرد بنظر مي رسند ( كه رنگ زرد نيزتركيبي از رنگهاي با طول موجهاي قرمز و سبز است .)
ساختار دروني گياهان سبز كاملاً پخش كننده در مقابل طول موج مادون قرمز نزديك ( near – infrared) است . اگر چشم ما در تماس با مادون قرمز نزديك قرار گيرد درختان كاملاً روشن در اين طول موج براي ما بنظر ميآيند. در حقيقت اندازه گيري و مونيتورينگ امواج منعكس شده مادون قرمز نزديك يك راهي است كه دانشمندان ميتوانند سبزينه را تعيين نمايند.
+ آب : امواج با طول موجهاي بلند نوراني مرئي و امواج مادون قرمز نزديك نسبت به طول موجهاي كوتاهتر نوراني مرئي بيشتر جذب مي شوند . بنابراين آبهاي به رنگ آبي يا آبي سبز در اين طول موجهاي كوتاهتر منعكس مي شوند و تاريك هستند اگردر معرض طول موجهاي قرمز يا نزديك قرمز قرار گيرند. اگر گل و لاي معلق در طبقه فوقاني بدنه آب وجود داشته باشد انعكاسي بهتر را ممكن و آب بنظر روشنتر مي آيد . وضوح رنگي آب بسمت طول موجهاي بلندتر است . گل و لاي معلق (S) با آبهاي سايه دار ( اما روشن ) مغشوش ميشوند. كه اين دو پديده بنظر خيلي شبيه به هم مي رسند. كلروفيل خزه هاي دريائي طول موجهاي آبي را بيشتر جذب ميكنند و طول موج سبز را منعكس مي نمايند و آب سبزتر بنظر مي آيد از نظر رنگي هنگامي كه خزه ها وجود دارند . توپوگرافي سطح آب ( امواج ، آرام بودن اجسام شناور و غيره ) در موقع تفسير نسبي سطح آب منتهي به پيچيدگي موضوع مي شود در نتيجه مشكلات بالقوه در انعكاس مستقيم و ساير تاثيرات بر روي رنگ و درخشندگي ميگذارد.
دراين مثالها مشاهده مي كنيم كه بسته به پيچيدگي ساختمان سطح زمين و طول موجهاي امواج درگير واكنش هاي بسيار متفاوتي در مكانيسم هاي جذب ، انتقال و انعكاس وجود دارد . با اندازه گيري انرژي كه بوسيله سطح زمين در طول موجهاي مختلف منعكس ( يا پراكنده ) مي شود ما مي توانيم واكنش هاي طيفي براي اشياء را بسازيم . با مقايسه الگوهاي واكنشي عوارض متفاوت ما توانائي تشخيص و تفكيك آنها را پيدا ميكنيم . البته اگر تنها ازيك طول موج براي مقايسه استفاده ميكنيم ممكن است نتوانيم آنها را از هم جدا كنيم . براي مثال آب و سبزينه طول موجهاي امواج نوراني مرئي را در بعضي موارد بصورت يكسان منعكس نمايند. در حاليكه نسبت به امواج مادون قرمز ( IR ) انعكاسات يكساني ندارند. واكنش هاي طيفي مي تواند كاملاً متفاوت باشد حتي براي دو سطح يكسان و مي تواند از نظر زماني ( سبزينگي برگها) و موقعيت اين واكنش طيفي متفاوت گردد . دانش مشاهده طيفي و درك عواملي كه بر روي واكنش طيفي عوارض مورد نظر مؤثر هستند براي تفسير صحيح و درست تاثيرات متقابل امواج الكترومغناطيس و باسطح زمين بسيار مهم مي باشد.
◄ سنجنده هاي غير فعال و فعال ( Passive and Active):
ما مي توانيم منابع نوري بغيراز خورشيد براي توليد امواج و انرژي داشته باشيم . خورشيد منبع بسيار مناسبي از انرژي براي سنجش از دور بشمار مي آيد . انرژي خورشيدي ممكن است جذب شود همچنانكه براي طول موجهاي بسيار نوري مرئي صادق است يا جذب و يا دوباره پراكنده شود . همچنانكه براي طول موجهاي مادون قرمز گرمائي صادق است . سيستم هاي سنجش از دور كه انرژي را اندازه گيري مي كنند كه طبيعتاً از نظر دسترسي متفاوت نيز هستند، سنجنده هاي غيرفعال ناميده مي شوند. سنجنده هاي غير فعال را تنها ميتوان براي تشخيص انرژي در صورتي كه اين انرژي در دسترس باشد بكارگرفت . براي تمامي انرژيهاي منعكس شده در مواقعي ممكن است كه خورشيد سطح زمين را روشن مي نمايد. در حاليكه در شب انرژي منعكس شده قابل دسترس از خورشيد وجود ندارد. انرژي كه بطور طبيعي پخش مي شود( مثل مادون قرمز حرارتي) را مي توانيم در روز يا شب تشخيص دهيم اگر مقدار انرژي به قدركافي بزرگ براي ثبت آن باشد.
از طرف ديگر سنجنده هاي فعال منبع انرژي مختص بخود براي روشنائي ( تابش ) برخور دارند.
سنجندهها امواج را بسمت سطح زمين مورد مطالعه ساطع ميكنند . امواج منعكس شده از سطح زمين بوسيله سنجنده تشخيص داده شده و اندازه گيري ميشود.
نتايج سنجندههاي فعال داراي توانائي اندازه گيري در هر زمان بدون محدوديت زماني روز و فصل است .
سنجنده هاي فعال را مي توان براي امواج مطالعاتي كه بقدر كافي بوسيله نور خورشيد توليد نميشوند بكار گرفت براي مثال ميتوان امواج ماكروويو را نام برد و اين نوع سنجنده ها داراي كنترل خوبي جهت تشخيص ميزان روشنايي سطح زمين است . اگر چه سيستمهاي فعال نياز به توليد مقادير بزرگ مناسبي از انرژي براي روشن نمودن( تابيدن ) سطح زمين ،داريم . سنجندههاي ارسال كننده امواج ليزري و راداري ( Synthetic aperture radar) نمونههايي از سيستم فعال مي باشند.
◄ مشخصات تصاوير:
انرژي الكترومغناطيس بصورت عكسي يا الكترونيكي ثبت مي شوند. در مراحل عكسبرداري از واكنشهاي شيميايي سطح حساس فيلم براي تشخيص و ثبت مقادير مختلف انرژي استفاده ميشود.
شناسائي و تشخيص بخش هاي مختلف تصويري و عكسها در سنجش از دور داراي اهميت است هر عكس به نمايش تصوير اشاره دارد كه صرف نظر از اينكه از چه طول موجهائي يا وسايل سنجش از دور براي تشخيص و ثبت انرژي الكترومغناطيس استفاده شده است .
يك عكس به تصاويري مشخصاً ميپردازدكه بخوبي شناسائي شده و بر روي فيلم عكاسي ثبت شده است . عكسها معمولاً دامنه طول موج ( 0.3 تا 0.9 ميكرومتر ) امواج نوراني و مادون قرمز را ثبت ميكنند ما مي توانيم بگوئيم تمامي عكسها با مشخصات ذكر شده ، تصوير هستند اما تمامي تصاوير عكس نيستند.
يك عكس را مي توانيم در قالب رقومي با تقسيم تصوير به سطوح كوچك هم اندازه و شكل كه المان تصويريا پيكسل ناميده مي شود نمايش و مشاهده نمود كه ميزان درخشندگي هر سطح با مقادير عددي كه شماره رقومي (digital number) ناميده مي شود نشان ميدهند.
سنجندههاي ثبت انرژي امواج الكترومغناطيسي ، انرژي را بعنوان يك رشته از اعداد درقالب رقومي از سمت راست بصورت الكترونيكي ثبت ميكنند. اين دو روش متفاوت نمايش اطلاعات سنجش از دور ( عكس ، تصاوير رقومي ) قابل تبديل به يكديگر مي باشند اگر چه ممكن است اطلاعات دراين تبديلات از دست بروند.
ما رنگها را مي بينيم بخاطر اينكه چشمهاي ما دامنه كامل امواج نوري مرئي را تشخيص داده و مغزمان اطلاعات را در رنگهاي جداگانه تفكيك مي نمايد . آيا شما مي توانيد تصوير سازي كنيد اگر دنياي مشاهداتي شماتنها دامنه كوچكي ازامواج و رنگها باشد ، كه اين چگونگي كار سنجنده راتوجيه مي نمايد كه نياز به داشتن اطلاعاتي در زمينه دامنهاي كه در يك كانال اطلاعات جمع آوري و ذخيره مي شود دارد و همچنين در بعضي مواقع به باند نيز اشاره مينمايند. ما مي توانيم كانالهاي اطلاعات رقومي كه از سه رنگ اوليه ( آبي ، سبز ، قرمز ) استفاده شده است با هم تركيب و مشاهده نمائيم . اطلاعات هر كانال در يكي از رنگهاي اوليه نمايش داده مي شود. كه بستگي به درخشندگي نسبي ( مقادير رقومي ) هر پيكسل درهر كانال دارد ،رنگهاي اوليه با خواص متفاوت براي نمايش رنگهاي متنوع با هم تركيب ميشوند.
هنگامي كه ما از اين روش براي نمايش يك كانال تنها يا دامنهاي از طول موجها استفاده ميكنيم ما عملاً اين كانالها ( باندها ) را تمام در سه رنگ اوليه نمايش ميدهيم . بهمين دليل است كه سطح درخشندگي هر پيكسل براي هر رنگ اوليه اي يكسان است كه به فرم تصاوير سياه و سفيد تركيب مي شوند. كه سايههاي مختلف ( درجات) خاكستري از سياه تا سفيدنشان داده ميشوند . وقتي ما بيش از يك كانال بعنوان يك رنگ اوليه متفاوت نمايش بدهيم سطح درخشندگي براي هركانال / رنگ اوليه تركيبي متفاوت بوده و به فرم تصوير رنگي تركيب مي شود.
◄ انواع سنجش از دور:
+ سنجش از دور فعال
+ سنجش از دور غيرفعال
سنجش از دور غيرفعال هنگامي مطرح ميشود که يک منبع طبيعي انرژي که عمدتاً خورشيد است، مورد استفاده قرار گيرند. سنجندههاي فعال، امواجي را از خود توليد ميکنند و با تاباندن آن به سمت هدف موردنظر و دريافت بازتابش حاصل از آن، به هندسه يا ويژگيهاي هدف پي ميبرند. انواع سنجندههاي راداري يا ليزري نمونه بارز اين نوع هستند[5].
با توجه به محدودههاي انرژي الکترومغناطيس به کار رفته و خصوصيات آنها در محدودههاي طيفي نوري، حرارتي و مايکروويو، سنجش از دور نوري، سنجش از دور حرارتي و سنجش از دور مايکروويو مطرح ميشوند. سنجش از دور اشعه ايکس و گاما در مقياس محدودتري مطرح هستند.
◄ سکوها ، سنجندهها و سامانههاي دريافت و پردازش:
سکوها وظيفه حمل سنجنده و ساير قسمتهاي ماهواره را بر عهده دارند. ماهواره و هواپيما دو نمونه متداول سکوها هستند. سکوها در دو مدار خورشيدآهنگ و زمينآهنگ مورد استفاده قرار ميگيرند. انتخاب مدار سکو با توجه به هدف طراحيشده براي ماموريت انجام ميشود.
ماهوارههاي سنجش از دور عمدتاً در مدار خورشد آهنگ قرار ميگيرند تا زاويه بازتابش نور خورشيد در نقاط مختلف زمين در تناوبهاي مختلف چرخش ماهواره ثابت باشد و از بالاي هدف در زمان ثابتي عبور کنند. مدارهاي زمينآهنگ براي کاربردهايي که به اطلاعات همزمان با توان تفکيک زماني بالا مانند هواشناسي، نياز است، مورد استفاده قرار ميگيرند.
◄ توان تفکيک:
توان تفکيک به عنوان شاخصي که معرف دقت سنجنده در اخذ جزئيات بيشتر است، تعريف ميشود. ماهوارهها و سنجندهها با چهار نوع توان تفکيک شناخته ميشوند. توان تفکيک مکاني مربوط به توان آشکارسازهاي سنجنده در ارائه ابعاد پيکسلهاي خروجي کوچکتر است. توان تفکيک طيفي نشاندهنده تعداد و خصوصيات باندهايي است که سنجنده در آنها به تهيه تصوير ميپردازد.
توان تفکيک زماني به مدت زماني اطلاق ميشود که يک منطقه مجدداً تصويربرداري شود و به طور مستقيم به مدار سکو مرتبط است. قدرت تفکيک راديومتريک نيز به تعداد بيتهاي حافظه اختصاص دادهشده براي ذخيرهسازي اطلاعات يک پيکسل اطلاق ميشود.