سرمایه گذاری چرخه ای در معدن
استخراج معادن فرایندی چرخهای است و در نتیجه قیمتهای سهام و الگوهای سرمایهگذاری متغیر است. از آنجایی که بحران COVID-19 بر چشمانداز میان مدت قیمتگذاری در بسیاری از کالاها تأثیر گذاشته و بر سرمایهگذاریهای برنامهریزی شده فشار وارد میکند، مدیران مالی معادن فرصتی خاص (و ضروری) برای بررسی استراتژیهای افزایش سرمایه خود دارند.
قیمتگذاری چرخهای کالاها به طور تاریخی چالشهای تامین مالی را برای شرکتهای معدنی به دنبال داشته است: ارزشگذاریهای بیثبات، که در نسبت قیمت به دفترچه به طور متوسط 1.4 برابر منعکس میشوند، در مقایسه با 2.5 برابر برای S&P 500 و 1.7 برابر برای FTSE 100,1 و همچنین افزایش سرمایه دورهای، در چرخههای گسترش «پیک» که 73 درصد با قیمت کالاها همبستگی دارد، منعکس میشود.
تأثیر این امر، ارزشگذاریهای بسیار متغیر، و همچنین سرمایهگذاری ناکافی در دورههای نزولی و سرمایهگذاری بیش از حد در دورههای صعودی است – بهویژه برای معادن تازهتر و پروژههای اکتشافی.
بحران کووید-19 پتانسیل تشدید این چالشها را دارد، زیرا قیمتها در بسیاری از کالاها تحت فشار هستند که ناشی از اختلالات تقاضا و عرضه است. برای جلوگیری از سرمایهگذاری ناکافی در طول بحران کووید-19، که میتواند تولید را برای سالهای آینده تحت تأثیر قرار دهد، نیاز اساسی برای پرداختن به چالشهای تأمین مالی صنعت وجود دارد. (برای مثال مطلب، Greg Callaway و الیور رامسبوتم، «آیا صنعت طلا میتواند به عصر طلایی بازگردد؟»، در آوریل 2019، را مطالعه کنید)
با اتخاذ یک رویکرد منضبط برای برنامهریزی سرمایه و تنوع بخشیدن به پرتفویهای مالی، معدن داران میتوانند تصمیمات سرمایهگذاری بلندمدت بهتری اتخاذ کنند، ترازنامههای قویتری را حفظ کنند و احتمالاً شاهد بازده و ارزشگذاریهای ثابتتری باشند.
چه چیزی: چالش سرمایه گذاری در معدن
قیمتهای کالا به صورت چرخهای هستند معدنکاری از سال 2000 تاکنون پنج دوره را تجربه کرده است. در آینده، میتوان انتظار داشت که چرخهای مشابه و نوسانات بیشتر در چرخهها مشاهده شود، زیرا کاهش عیار سنگ معدن و بدتر شدن شرایط معدن باعث افزایش هزینههای عملیاتی و تند شدن شیب منحنی هزینه میشود.
چرخهای بودن (دورهای بودن) چالشهای مرتبطی را برای شرکتهای معدنی در هنگام تامین مالی ایجاد میکند: ارزشگذاریهای نوسانات و گسترش دورهای سرمایه.
ارزشگذاریهای ناپایدار از نظر هیستوریکال، ارزشگذاریهای استخراج معادن با قیمتهای لحظهای ارتباط نزدیکی داشته است. این امر حتی در مقایسه با سایر صنایع سرمایه بر هم صادق است. ارزش بازار معادن 93 درصد با قیمت کالاها همبستگی دارد، در حالی که 84 درصد در نفت و گاز، 64 درصد در فولاد و 60 درصد در خمیر و کاغذ مرتبط است.
ما همچنین شاهد شکاف ثابتی بین ارزش شرکت در سراسر صنعت هنگام محاسبه با استفاده از جریانهای نقدی تنزیلشده (منعکننده عملکرد ذاتی) در مقابل محاسبه با استفاده از ارزش بازار (منعکننده اعتماد سرمایهگذار) هستیم به طور متوسط، ۱.۴ برابر بیشتر از سال ۲۰۰۸.
این همچنین در نسبتهای پایین قیمت به دفتر معدنی نسبت به سایر صنایع منعکس شده است: نسبت متوسط 1.4 برابر برای شرکتهای معدنی از سال 2008 تا 2018، در مقایسه با 2.5 برابر برای S&P 500 و 1.7 برابر برای FTSE 100.
ارزشگذاریهای بیثبات معدن، جذابیت مالی سهام عمومی را برای معدن داران کاهش میدهد و به چرخههای سرمایهگذاری بیثبات کمک میکند.
افزایش چرخهای سرمایه
شاید در نتیجه همبستگی قوی بین قیمتها و ارزشگذاریها، شرکتهای معدنی تمایل دارند که چرخههای بسیار «پیک» گسترش سرمایه را پشت سر بگذارند، زیرا توانایی جمعآوری سرمایه با سطح قیمتها مرتبط است. همبستگی بین قیمت و هزینه سرمایهگذاری بالا است – 73 درصد در دهه گذشته – و انتظار میرود بر اساس برنامههای توسعه سرمایه- مخارج پیشبینی شده (نمایشگاه) ادامه یابد.
در نتیجه، بسیاری از شرکتها نمیتوانند از قیمتهای بالا سرمایهگذاری کنند، زیرا در چرخه نزولی سرمایهگذاری ناکافی کردهاند. این امر به ویژه در مورد معادن و پروژههای اکتشافی تازه تر صادق است. در مقابل، در چرخه نزولی، ممکن است شرکتها به دلیل برنامههای توسعه بیش از حد در بالای چرخه، خود را بیش از حد توسعه دهند. این یک چالش استراتژیک به اندازه چالش تامین مالی است، اگرچه تامین مالی میتواند به افزایش “درجات آزادی” استراتژیک برای شرکتهای معدن کمک کند.
چرا حالا؟ دیدگاه و زمینه صنعت معدن
شرایط فعلی صنعت معدن، نیاز و فرصتی را برای رسیدگی به چالشهای تامین مالی این بخش ایجاد میکند. قیمتها از ژانویه 2020 در بسیاری از کالاها از جمله زغال سنگ حرارتی، روی، فولاد، مس، آلومینیوم، سرب، نیکل، سنگ آهن و زغال سنگ متالورژی به شدت کاهش یافته است.
ما در حال حاضر شاهد افزایش بدهی هستیم که نویدبخش بازگشت به چرخه تامین مالی رونق و رکود صنعت است. بدون تغییر ساختاری، رکودی که به نظر میرسد بحران کووید-19 در شرف وقوع است، به معنای چرخه دیگری از فرار سرمایه، ترازنامههای بیش از حد طولانی و کاهش ارزشها خواهد بود.
نحوه رسیدگی: اتخاذ رویکردی منظم برای برنامهریزی سرمایه و استفاده از طیف کامل اهرمهای مالی
شرکتهای پیشرو دیدگاه روشنی در مورد استفاده از وجه نقد و بازده سرمایه در طول چرخه دارند، از جمله دیدگاههای مبتنی بر ریسک در مورد منابع و استفاده از وجه نقد
آنها در مقایسه با برنامههای بلندمدت افزایش سرمایه خود برای توسعه برنامههای تأمین مالی از طریق چرخه ارزیابی میکنند:
شرکتهای پیشرو دیدگاه روشنی در مورد استفاده از وجه نقد و بازده سرمایه در طول چرخه دارند، از جمله دیدگاههای مبتنی بر ریسک در مورد منابع و استفاده از وجه نقد.
– رویکردی منظم برای برنامهریزی سرمایه داشته باشید، پسانداز بیشتری در طول چرخه صعودی داشته باشید و به خرید در دوره نزولی ادامه دهید:
چرخههای هزینههای سنتی را مرور کنید. چرخههای قیمت نشان میدهند که برای معدنکاران صرفهجویی در طول چرخههای بالا و سرمایهگذاری در طول چرخههای نزولی مرتبطتر است.
- سطح سرمایهگذاری مورد نیاز را معیار قرار دهید. تحقیقات مک کینزی در مورد تأثیر حرکتهای بزرگ بر سود اقتصادی نشان میدهد که رهبران 1.7 برابر بیشتر از میانگین صنعت (که با هزینه سرمایه سالانه به درآمد اندازهگیری میشود) هزینه میکنند.
- تخصیص مجدد منابع به صورت پویا. ما متوجه شدیم که کسب و کارهایی که مجدداً تخصیص میدهند، عملکردی بزرگتر و پایدارتر نسبت به همتایان خود دارند. تحقیقات ما نشان میدهد که این نمودار حداقل 50 درصد از مخارج سرمایهای را بین کسبوکارها در طول یک دهه تخصیص مجدد نشان میدهد، که با ارزیابی عملکرد کسبوکارها در سطح سلولی پشتیبانی میشود.
- فرآیند را منحرف میکند. اقدامات متقابل سازمانی، تحلیلی و بحثی را با هدف مقابله با رایجترین جهتگیریهای شناختی اتخاذ کنید.
– از طیف کامل اهرمهای مالی، از جمله موارد زیر، برای مدیریت سرمایه و بازده در طول چرخه استفاده کنید:
- حقوق صاحبان سهام. برای اکثر شرکتهای بزرگ، این به معنای انتشار سهام زمانی است که ارزش خالص داراییها کمتر از ارزش بازار باشد. دارایی خصوصی متخصص معدن نیز میتواند جایگزین جذابی برای جوانانی باشد که در بازارهای عمومی تلاش میکنند تا سرمایه خود را افزایش دهند.
- بدهی شرکت. زمانی که شرکت میتواند پرداختهای بهره را انجام دهد، چه در دورهای از قیمتگذاری متوسط تا بالا (اگرچه اجتناب از گسترش در طول دورههای نوسانی که احتمال وجود مازاد عرضه وجود دارد) یا در دورهای با نرخهای بهره پایین، بدهیها را بپذیرید.
- تامین مالی جایگزین و ابزارهای مشابه بدهی. از تمام اهرمهای بدهی بدون هسته، مانند جریان و بازگشت خالص از ذوب کننده و سود خالص سود استفاده کنید. این ابزارهای تامین مالی جایگزین به شرکتها اجازه میدهند تا بسته به عملکرد مالی شرکت و قیمتهای لحظهای، پرداخت متغیری را به وامدهنده ارائه کنند.
- تأمین مالی مرتبط با دارایی یا پروژه. از ارزشهای پایین یا دسترسی فرصتطلبانه به شرکای استراتژیک مناسب برای تأمین مالی پروژههای سبز یا مناطق متروکه در زمانی که ساختارهای سنتی کمتر در دسترس یا جذاب هستند، استفاده کنید.
- فروش دارایی های غیر اصلی (به عنوان مثال، عوارض، سرمایه گذاری مشترک، و قراردادهای اجاره). از ترازنامه محافظت کنید و با فروش بخشی از ارزش دارایی موجود یا جدید در ازای تامین مالی یا با تبدیل مخارج سرمایهای به مخارج عملیاتی در صورت امکان، ارزشگذاریهای واضحتر را انجام دهید.
- مدیریت پول نقد. سرمایه در گردش خالص و جریان نقد عملیاتی را بهینه کنید تا سهم بیشتری از پول نقد را به پروژههای با ارزش هدایت کنید. جریان نقدی رایگان برای صنعت از زمان سقوط قیمت در سال 2015، 25 درصد کاهش یافته است، که نشان میدهد ممکن است زمان بررسی مجدد مدیریت نقدینگی فرا رسیده باشد.
– یک سبد تامین مالی هدف ایجاد کنید. شرکتها بهطور فزایندهای سبد داراییهای هدف را اتخاذ میکنند، اما تعداد کمی از آنها رویکرد دقیق مشابهی برای تامین مالی دارند. ایجاد اهداف از بالا به پایین که فراتر از اهرمزدایی (فرآیند یا عمل کاهش سطح بدهی فرد با فروش سریع داراییهای خود) است، میتواند به شرکتها کمک کند تا دیدگاه بلندمدتتری نسبت به تامین مالی داشته باشند و گزینهها را با دقت بیشتری ارزیابی کنند. این میتواند شامل دستورالعملهای واضحی باشد که ساختارهای تامین مالی در شرایط مختلف بازار (و در چه مقیاسی) ترجیح داده میشوند، همچنین معیارهای سلامت مالی در چرخه هدف و دستورالعملهایی برای زمانی که ممکن است نقض شوند (به عنوان مثال، بدهی خالص اهداف EBITDA).
در حالی که بازده استخراج از طریق چرخه جذاب است، سرمایهگذاران از لحاظ تاریخی به دلیل نوسانات کوتاه مدت در قیمت کالاها دلسرد شدهاند. این به نوبه خود باعث نوسانات ارزشگذاری، گسترش سرمایه و ترازنامه شده است.
محیط فعلی – افزایش قیمتها که سرمایهگذاری را به پیش میبرد – فرصتی را برای شرکتهای معدنی ایجاد میکند تا از طریق برنامهریزی سرمایه منضبط و استفاده از طیف گستردهای از اهرمهای مالی به این چالشها رسیدگی کنند.
در حالی که به دست آوردن فرصت نیاز به کار دارد، سازمانهایی که این چالش را پذیرفته و در تغییر استراتژیهای سرمایهگذاری خود موفق میشوند، ممکن است چرخه را شکست دهند.
حال کمی اندیشه کنیم، در حال حاضر بیشتر معادن به سرعت به سمت معدنکاری دیجیتالی و هوشمند هستند و دلیل آن چیزی جز یک برنامه استراتژیک برای غلبه بر نوسانات است. حال این تغییرات واقعا چه کمکی به ما خواهند کرد را در چند پست با شما اشتراک گذاشتهایم پیشنهاد میکنیم این مطالب را مطالعه نمایید:
- جایگاه اینترنت اشیا در معدنکاری هوشمند در سال ۲۰۲۲
- معدنکاری هوشمند و بهینهسازی عملکرد معادن | معدنکاری دیجیتال و اتوماسیون عملکردها با هدف افزایش بهرهوری، ترند برتر سال ۲۰۲۲
- انرژی تجدیدپذیر برای صنعت معدن – مطالعات موردی، روندها و توسعهها و مدلهای تجاری
- مدلسازی پیشبینیکننده دادهمحور اینده نگری موادمعدنی با استفاده از یادگیری ماشین و روشهای یادگیری عمیق
- کاربردهای الگوریتمهای هوشمند در هوشمندسازی معادن
- بررسی سیستماتیک کاربردهای یادگیری ماشینی در معدن
- ساخت یک پلتفرم داده عالی برای معدنکاری
- حفاریهای عمیق: روند استخراج سنگ سخت در معادن زیرزمینی طلا و فلزات پایه