تفکر جانبی و موفقیتهای اکتشافی
تفکر جانبی [Lateral thinking] یکی از مهمترین اجزای تشکیل دهنده موفقیت در پتانسیلیابی معدنی است و بسیاری از اکتشافات معدنی با مدد گرفتن از تفکر جانبی به نتیجه رسیده است.
تفکر جانبی یعنی حل مسایل از طریق غیرمستقیم و خلاقانه و در مقابل تفکر سنتی قرار میگیرد. تفکر منطقی سنتی بر اساس استدلال مرحله به مرحله است و به صورت تدریجی جواب را پیدا میکند. نتیجه تفکر منطقی سنتی این است که موضوعات یا درست هستند یا غلط. در تفکر جانبی بین درست و غلط، هزاران جواب دیگر هم وجود دارد که ممکن است هرکدام از این جوابها باعث گذر از مسئله شود. بنابراین در تفکر جانبی، کسانی که دارای عقاید مختلفی هستند، به جای نزاع، با هم گفتگو و همفکری میکنند تا به این جوابهای خاکستری برسند.
تفکر جانبی به دنبال این است که مفاهیم و درک از مسایل را تغییر دهد. بر اساس این تفکر، مشکلات ناشی از درک ماست. بنابراین تا زمانی که درک خود را تغییر ندهیم مشکل کماکان باقی می ماند. این امر به وضوح در مورد درک دادههای زمینشناسی و اکتشافی برقرار است. تفکر جانبی در اکتشاف معدن عبارت است از توانایی برای:
- دیدن سنگهای آشنا در زمینههای جدید
- زیر سئوال قرار دادن تمامی فرضیات و درکهای پذیرفته شده. در این مورد، ریچارد فاینمن فیزیکدان معروف قرن بیستم خاطرنشان کرده است: «اصل اول این است که نباید خودتان را گول بزنید-و شما راحتتر از همه خودتان را گول میزنید».
- هشیار بودن به ناهنجاری یا اختلالهای کوچک
- بدانیم که چه زمانی از غریزه و حس ششم پیروی کنیم (زیرا برخی از خصوصیات بالا بیشتر ناخودآگاه هستند تا خودآگاه)
با بررسی کشفیات معدنی اخیر به نظر می رسد که موفقیت آنها به خاطر سه عامل اصلی بوده است:
1-مکتشف جایی را جستجو کرده که پیشتر از آن کسی جستجو نکرده بود. این امر شاید به این خاطر بوده که فرصت تاریخی یا سیاسی منطقهای را که پیشتر دسترس ناپذیر بود دسترسپذیر ساخت. البته غالباً دلیل کشف این بوده که هیچ کس قبلاً به جستجوی آن مکان خاص فکر نکرده بود.
2-مکتشف نشانههای ضعیف یا غیرنوعی کانی سازی را که پیشتر به خاطر آن که خیلی کوچک بودند نادیده گرفته شده بودند شناسایی و آزمون کرده است یا این که مکتشف عارضه هایی را مهم تشخیص داده که مکتشفان قبلی آنها را غیرمهم ارزیابی و رده کرده بودند. سیلیتو از پژوهشگران معروف علوم زمین در سال 2004 در این مورد میگوید:
کند و کاو دقیق رخنمونهای سنگ بستر که برخی شاید تنها چند متر عرض داشته باشند، بخشی کلیدی از اکتشاف موفق است-به خاطر آن که ممکن است نشانههای دوردست ضعیفی از کانیسازی پنهان را آشکار کند. البته تجربیات اخیر نشان میدهد که این پیمایش تفصیلی، حتی در زمینهای بسیار اکتشاف شده، توسط متخصصین مجرب نیز میتواند تا نهشتههای تا حدی رخنمونداری را مشخص سازد که اکتشاف نشدهاند به این خاطر که نمودهای سطحی ضعیف آنها از هوا یا از تصاویر ماهوارهای نامشهود بوده است. نکتهای که غالباً بیان میشود این است که کانسارهای کاملاً یا تا حدی برونزده که در کمربندهای بالغ جهان یافت شده اند، از نظر من افسانه هستند.
شیوههای ایجاد ایدههای جدید اکتشافی
ایدههای جدید ممکن است ناگهانی و غیرمنتظره به ذهن انسان برسند ولی اغلب نتیجه موقعیتهای شناخته شده خاصی هستند که اکتشافگر میتواند به صورت موثر آنها را با دانشی که هم اکنون دارد ترکیب کند. این امر به اکتشافگر امکان میدهد تا برای این موقعیتها هشیاری داشته باشد تا بتواند از فرصتهایی که ارائه می دهند بهره بگیرد. برخی از این فرصتها عبارتند از:
سناریو 1: با استفاده از نقشهبرداری جدید (یا نقشههای خودتان یا نقشههای سازمان زمینشناسی) دانش جدید زمینشناسی یا ژئوفیزیک از ناحیه فراهم میشود. نقشهبرداری جدید در ترکیب با درک خودتان از کانیشناسی امکان وجود سبکهای مختلف کانیسازی یا نقاط مختلف برای جستجوی آنها را نشان میدهد.
سناریوی 2: در جایی دیگر در منطقهای که دارید اکتشاف میکنید، کشفی انجام میشود که میتواند نسبت به مدلی که اکنون از آن استفاده میکنید مدلی جدیدتر و مرتبطتر برای کانیسازی به شما ارائه دهد.
سناریوی 3: بازدید از کانسارها و معادن دیگر، حتی از آن سوی دیگر جهان، بینش جدیدی را در مورد ملک اکتشافی شما فراهم میکند. توصیف رسمی پیکره کانهای در مقالات به هیچ وجه جای دیدن آن را به وسیله خودتان نمیگیرد به ویژه اگر فرصتی برای دیدن رخنمون کشف وجود داشته باشد.
سناریوی 4: فناوریها و یا روشهای پیشرفته جدید اکتشافی امکان کشف موثر در ناحیهای را فراهم میکنند که در آن روشهای قبلی پتانسیل یابی موفق نشدهاند.
سناریوی 5: تغییرات سیاسی امکان اکتشاف و معدنکاری را در بخشهای از جهان فراهم میکنند که پیش از این تحت روشهای مدرن اکتشافی قرار نگرفتهاند.
چک لیست فرضیههای منفی اکتشافی
دیر یا زود در بیشتر برنامههای اکتشافی در یک ناحیه توانایی ایجاد ایدههای جدید اکتشافی به بنبست میرسد. در این نقطه، همیشه دلایل متعددی برای متوقف کردن تلاش به ذهن میرسد. البته پیش از این که چنین تصمیمی اتخاذ شود خوب است کل لیست باورهایی که در مورد آن منطقه فرض شده است به صورت نقادانه بررسی شوند. ممکن است در این بررسی معلوم شود که این باورها صرفاً فرضیه بودهاند و فرضیهها ممکن است غلط باشند. برای کمک به این فرآیند، چک لیستی از پنج فرضیه منفی ارائه شده است که معمولاً اکتشافگران در مورد پتانسیل معدنی یک ناحیه در نظر دارند.
1-این ناحیه مستعد نیست زیرا با سنگی از نوع X پوشیده شده است.
نقد: از کجا می دانید؟ نقشه زمینشناسی که از آن استفاده میکنید ممکن است غلط باشد یا به حد کافی تفصیلی نباشد. در هر مورد، اگر سنگ نوع X برای ماده معدنی هدف شما مناسب نباشد، شاید برای ماده دیگری مناسب باشد.
2-این ناحیه پیش از این به صورت گسترده اکتشاف شده است.
نقد: هرگز امکان ندارد که ناحیه یا پتانسیلی به صورت جامع مورد بررسی قرار بگیرد. مکتشفان قبلی به این خاطر کار را رها کردند که ایدههایشان تمام شده بود، یا وقت یا پول نداشتند. هیچ اکتشافگری نمیتواند حتی امید داشته باشد که به صورت جامع ایده یا مدل خود در مورد کانیسازی را با استفاده از بهترین ابزارهای موجود خود مورد آزمون قرار دهد. مدل جدیدی ایجاد کنید، ابزار جدیدی ایجاد نمایید یا دسترسی جدیدی به سرمایه ریسکپذیر پیدا کنید، و این ناحیه ممکن است معلوم شود که مورد اکتشاف قرار نگرفته است.
3-تمامی محدودههای پتانسیلدار در این ناحیه به وسیله رقبا ثبت شدهاند.
نقد: آیا تمامی فرصتها برای مشارکت اقتصادی با دارندگان پروانه یا تملک آن محدوده را بررسی کردهاید؟ اگر ایدههایی در مورد زمین دارنده بلوک موجود دارید میتوانید با دارنده پروانه یا محدوده در آن مورد صحبت کنید.
4-هیچ مدل پیکره کانهای موجود با این ناحیه تناسب ندارد.
نقد: کانسارها ممکن است به کلاسهای گستردهای تعلق داشته باشند اما هر کانسار منحصر به فرد است: مدلهای تفصیلی معمولا بعد از یافت شدن کانه صورتبندی میشوند. مراقب باشید که به جای گشتن به دنبال کانسار جدید خیلی به کانسار قبلی دقت نکنید.
5-کمربند پتانسیل دار به علت ادعاهای کاربری زمین رقیب (زیستمحیطی، معارضه اهالی و غیره) از اکتشاف مستثنی شده است.
نقد: این یکی قدری پیچیدهتر است. اما با منطق، حسن نیت و آمادگی مصالحه، صبر و مذاکره اغلب میتوان به نتیجه خوبی در این زمینه رسید.